برای این که شروع به صحبت با کسی کنید سه راه وجود داره
1. در مورد یه چیزی سوال بپرسید. مثلا: توی یک نمایشگاه هستید - چه فکر ی راجع به این اثر می کنین ؟
2. راجع به یه چیزی نظرتون رو بیان کنید. مثلا: توی صف هستید - عجب صف طولانی ای، هیچ فکر نمی کردم "فلان چیز" انقدر طرفدار داشته باشه.
3. یک حقیقتی رو بیان کنید
تذکر: درسته که شما باحال ترین و با نمک ترین و خوشتیپ ترین آدم هستید و خلاصه خیلی کارتون درسته. ولی لطفا سعی کنید سوژه ی صحبت راجع به خودتون نباشه. باور کنید آدم های غریبه اونقدر که شما به خودتئن علاقه مندید به شما علاقه مند نیستند. ولی نکته ی جالب اینجاست که اونها هم به همین اندازه به خودشون علاقه مندند. نتیجه گیریه علمی این که اگر سوژه ی صحبت به نحوی به اونها ارتباط پیدا کنه شانس موفقیت بیشتری دارید.
همونطور که در بالا می بینید بدترین نوع شروع بیان کردن یک حقیقته مثله این که هوا امروز چه سرد شده. دوتای دیگه هر دو خوبن. اگر از سوال کردن استفاده می کنید سعی کنید هی پشته سر هم سوالهایی که جواب کوتاه می خوان نپرسید که تبدیل به بازپرس می شید. سوال های چرا بپرسید که پاسخ های بلند نیاز دارن.
حقیقت نه چندان شیرین: از کلیه آدم هایی که سعی می کنید سره حرفو باهاشون باز کنید 20 درصد محلتون نخواهند داد. این طبیعیه. ناراحت نشید و خودتو نبازید. مخصوصا اگر انقدر بد شانس بودید که از صد تا آدمی می خواید برین سراغشون بیست های اولشون از این گروه باشن. به 80 نفر بعدی فکر کنید. شجاع باشین. می خواستین با طرف حرف بزنین تحویلتون نگرفته. آسمون که به زمین نیومده.